ریشه‌ها و پیامدهای جنگ اوکراین

ریشه‌ها و پیامدهای جنگ اوکراین

۱۴ اسفند ۱۴۰۰ | ۰۹:۳۸ کد : ۵۹۹۵ تحلیل راهبردی
تعداد بازدید:۱۷۲۵
تهاجم نظامی روسیه به اوکراین نشان داد اغلب پیش‌بینی‌هایی که احتمال حمله را صرفاً تبلیغات و توطئۀ رسانه‌ای غرب قلمداد می‌کرد یا اقتصاد درهم تنیدۀ جهانی را مانع بروز جنگ می‌دانست از دقت کافی برخوردار نبودند
ریشه‌ها و پیامدهای جنگ اوکراین

از دید روسیه یکی از دلایل مهم تصمیم برای این اقدام، بحث نگرانی از عضویت احتمالی اوکراین در ناتو بوده است، موضوعی که خط قرمز مسکو محسوب می‌شد. همچنین روسیه نگران بود فرصت برای تهاجم نظامی با گذشت زمان و تقویت تدریجی وضعیت دفاعی اوکراین مشکل‌تر شود، لذا شرایط را برای این تهاجم در برهۀ کنونی مناسب دید. با این حال بدون وجود جمعیت قابل توجه روس‌تباران جدایی‌طلب در شرق اوکراین، روسیه نمی‌توانست به این سادگی بهانۀ لازم را برای این تهاجم به دست آورد؛ این بحران در واقع از سال ۲۰۱۴ با الحاق کریمه و نیز خارج شدن کنترل قسمت‌هایی از ناحیۀ دونباس وارد فاز جدیدی شده بود و نهایتاً با به رسمیت شناختن استقلال دو جمهوری خودخوانده لوهانسک و دونتسک به زعم روسیه توجیه کافی برای تهاجم نظامی که ملت اوکراین را تحت فشار شدید قرار خواهد داد، فراهم شد.

از طرفی این بحران بخشی از تقابل گستردۀ ژئوپلیتیکی میان روسیه و غرب محسوب می‌شود و مسکو نشان داده است به غیر از بعد نظامی، جنگ ترکیبی را نیز علیه ناتو و اتحادیه اروپا پیگیری می‌کند؛ برای مثال روسیه در پی اعتراضات به انتخابات بلاروس قویاً از لوکاشنکو حمایت کرد و اجازۀ سقوط متحد خود را نداد. همچنین استفادۀ بلاروس از ابزار پناه‌جویان به عنوان اهرم فشار علیه اتحادیه اروپا امری است که بدون چراغ سبز کرملین ممکن نبوده است و نقطه ضعف اروپا را در قبال مسئله پناه‌جویان به خوبی مشخص نمود. در عین حال ادامه یافتن جنگ در اوکراین می‌تواند به دنبال خود بحران جدیدی را در عرصۀ مهاجرت ایجاد کند که برای اروپا جز افزایش اختلافات میان کشورهای عضو و رشد پوپولیسم چیز دیگری به دنبال نخواهد داشت. با این حال آغاز این جنگ باعث شده برخی از سیاستمداران پوپولیست و احزاب نزدیک به پوتین در اروپا هم بر سر دو راهی این اقدام را محکوم کنند.

همچنین باید توجه داشت اگرچه طی ماه‌های منتهی به آغاز جنگ برخی در غرب نسبت به روسیه سیاست مماشات را پی گرفتند اما در واقعیت ناتو هیچ الزامی برای اعزام نیرو و رویارویی مستقیم نظامی با روسیه نداشته و از این بابت تعهدی قانونی را نسبت به اوکراین زیر پا نگذاشته است. از سویی حتی این حمله برخی کشور‌های غیر عضو مانند فنلاند را هم به فکر عضویت در ناتو انداخته است. لازم به ذکر است اوکراین اگرچه طی این مدت علاقۀ خود را نسبت به عضویت در ناتو ابراز داشته بود اما موانع زیادی در این راه وجود داشت که ازجمله می‌توان به ناتوانی برای کسب پیش نیاز‌های عضویت و اصلاحات داخلی، دوصدایی در داخل و پیگیری مقطعی درخواست عضویت، نگرانی برخی از واکنش احتمالی روسیه و سرانجام عدم تمایل خود ناتو برای گسترش و ارائۀ تعهد جدید اشاره کرد.

برخی نیز معتقد هستند اوکراین با واگذار کردن امکانات هسته‌ای خود در دهه ۱۹۹۰ باعث چنین سرنوشتی شد و اقدام کی یِف در توافق بوداپست مبنی بر انجام این امر در قبال دریافت تضمین حفظ تمامیتِ ارضی، خود را عامل این شرایط می‌دانند؛ اما باید توجه داشت این موضوع هم به سادگیِ آن چیزی که در رسانه‌ها بازتاب داشته نبوده است؛ در واقع از یک سو کنترل بسیاری از این تجهیزات و امکان عملیاتی کردن آن‌ها در اختیار روسیه بوده و از سوی دیگر خوش‌بینی حاکم در آن سال‌ها که اجازۀ چنین اقدامی که ماهیتاً با روح عدمِ اشاعه سلاح هسته‌ای در منافات بود را نمی‌د‌اد؛ نهایتاً این توافق هیچ ضمانت اجرایی برای طرف مقابل ایجاد نمی‌کرد؛ کما اینکه در سال ۲۰۱۴ در پی الحاق کریمه نتوانست به کمک اوکراین بیاید.

در حال حاضر تنها ابزار در دست غرب بحث تحریم علیه روسیه است؛ البته پیش از این هم صدای واحد و یکسانی در مواجهه با این رخداد از سوی اروپا وجود نداشت؛ برای مثال برخی از کشورها همچون ایتالیا، مجارستان و آلمان روابط نزدیک‌تری با روسیه دارند. در واکاوی این اقدام مسکو می‌توان به این موضوع هم اشاره کرد که به نظر می‌رسد روسیه در حال حاضر خود را با دوران اتحاد شوروی مقایسه می‌کند؛ خصوصاً از آنجایی که از سال ۲۰۰۴ با عضویت کشورهای اروپای شرقی و بالتیک با ناتو هم مرز شده، از نگاه خود اجازۀ گسترش ناتو به مرزهای خود در اوکراین را نمی‌دهد و آن را مغایر با امنیت ملی خود می‌داند.

در نهایت باید توجه داشت برخی از رویکردها در عرصۀ سیاست بین‌الملل بیشتر از آنکه ماهیت ایدئولوژیک داشته باشند ناشی از مؤلفه‌های ثابت ژئوپلیتیکی هستند؛ بسیاری پس از انقلاب اکتبر بر این باور بودند که نظام جدید در شوروی سابق رویکرد متفاوتی با همسایگان خود خواهد داشت اما پس از مدت کوتاهی مشخص شد سران کمونیست در توسعه‌طلبیِ ارضی کم از اسلاف خود نداشتند و برخی به آن‌ها لقب تزار‌های جدید را دادند. در هر صورت همان‌طور که مردم اروپای شرقی خاطرۀ نیم قرن توسعه‌طلبیِ روس‌ها و عضویت در بلوک شرق و سرکوب قیام بوداپست ۱۹۵۶ و بهار پراگ در ۱۹۶۸ را به خاطر دارند، روسیه نیز خاطرۀ دو حمله بزرگ از سوی فرانسه ناپلئون و آلمان هیتلری را به یاد دارد و اروپای شرقی را حوزۀ نفوذ خود قلمداد می‌کند.

منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی

توضیح: «گزارشات و تحلیل‌های راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیل‌های راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاه‌ها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمی‌باشد.»

کلید واژه ها: روسیه اوکراین ناتو عضویت اروپا حال


( ۴ )

نظر شما :